در دستاوردهای علمی جدید، هموارسازی سود، «مدیریت سود» نامیده میشود که شامل اقداماتی برای کاهش نوسانهای سودهای گزارش شدهی حسابداری است.هدف اصلی این تحقیق بررسی عوامل انگیزشی هموارسازی سود با استفاده از اعداد و ارقام حسابداری است. به همین دلیل سه فرضیهی اولیه در این تحقیق مطرح شده است . در فرضیهی اول، رابطهی مستقیم میان رقابت بازار و هموارسازی سود و در فرضیهی دوم رابطهی مستقیم میان میزان حساسیت سرمایه و هموارسازی سود و در فرضیهی سوم، رابطهی مستقیم میان تولید کالاهای بادوام و هموارسازی سود فرض شده است که در نهایت با توجه به سه فرضیهی اولیه، فرضیهی نهایی مبنی بر رابطهی مستقیم میان امنیت شغلی و هموارسازی سود بررسی شده است. نتایج فرضیهی اول و سوم نشان داد مدیرانی که در صنایع رقابتی فعالیت دارند و یا شرکت تحت سرپرستی آن ها کالای بادوام تولید میکند، بیشتر تمایل به هموارسازی سود دارند. اما نتایج فرضیهی دوم یعنی رابطهی مستقیم میان میزان حساسیت سرمایه و هموارسازی سود کمی متفاوت بود. نتایج فرضیهی دوم نشان داد هرچه حسّاسیت سرمایه بیشتر باشد، باعث ذخیرهی بیشتر درآمد برای سال های آتی میشود (زمانی که سود شرکت در سال جاری بیشتر از متوسط صنعت است)؛ ولی وقتی که سود شرکت در سال جاری کمتر از متوسط صنعت است، حسّاسیت سرمایه قرض گرفتن از سود سال های آتی نخواهد شد.