با افزایش رقابت در عصر حاضر وتغییر وتحولاتی که در فن آوری های امروزی وجود دارد، سازمانها برای رویارویی و مقابله با عدم اطمینان، حفظ موقعیت ،گسترش عرصه رقابتی خود وبهره گیری مناسب از منابع نیاز به نوآوری وبهبود عملکرد در محصولات وخدمات خود دارند. عوامل متعددی در بهبود نوآوری وعملکرد نوآوری نقش ایفا می کنند .دراین پژوهش با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری به بررسی تاثیر مدیریت کیفیت فراگیر ویادگیری سازمانی بر عملکرد نوآوری با مطالعه موردی در شرکت زمزم اصفهان پرداخته شده است. در این پژوهش با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری ونرم افزارAmos ویرایش 18 به بررسی 4 فرضیه که شامل تاثیر مدیریت کیفیت فراگیر بر عملکرد نوآوری،تاثیر مدیریت کیفیت فراگیر بر یادگیری سازمانی ، تاثیر یادگیری سازمانی بر عملکرد نوآوری و بررسی تاثیر یادگیری سازمانی به عنوان متغیر میانجی موثر بر تاثیر مدیریت کیفیت فراگیر بر عملکرد نوآوری پرداخته شده است. با توجه به اطلاعات به دست آمده از طریق پرسشنامه وتجزیه وتحلیل داده مشخص گردید که در سطح اطمینان 95% مدیریت کیفیت فراگیر بر عملکرد نوآوری و یادگیری سازمانی، یادگیری سازمانی بر عملکرد نوآوری تاثیر مثبت دارد وهمچنین نقش میانجی یادگیری سازمانی در ارتباط بین مدیریت کیفیت فراگیر و عملکرد نوآوری تایید شد.